1 - برای پخت گوشت قرمز از ابتدا آب سرد به آن اضافه کنید و در آخر طبخ به آن نمک بیفزایید.2 - برای پخت گوشت سفید ابتدا آب گرم به آن اضافه کنید و نمک را همان اول به غذا بیفزایید.3 - برای این که برنج شما خوب قد بکشد و دانه باشد 24 ساعت قبل از پخت، برنج را با آب ولرم بشویید و بعد 2 تا 3 سانتیمتر روی آن را آب بریزید. برای هر کیلو، نصف لیوان نمک که بهتر است از نوع سنگ نمک باشد ...
داستان زیبای پیرمرد عاشق! پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا میروم و صبحانه را با او میخورم. نمیخواهم دیر شود!... پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد میشدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او ...
نرود میخ آهنی در سنگ یکی بود، یکی نبود روزگاری هم بود که مردم با کاروان به سفر می رفتند عده ای جمع می شدند و تعدادی اسب و شتر کرایه می کردند. بارهایشان را بر پشت چهارپایان می بستند و همه با هم به سفر می رفتند. گاهی در پیج خم های راه طولانی خود به دزدانی که سر راهشان کمین کرده بودند بر می خوردند. جنگ و جدال میان دزدان و کاروانیان راه در می گرفت اگر کاروان با ...
داستان : دختـران تنبـل من همين طور كه مادر داشت سنجاقهاي قفلي را از ملحفهها باز ميكرد تا آنها را بشويد، به پدر ليست خريد ميداد.سه كيلو گردو فكر كنم بس باشه. يه كمي هم تو خونه داريم.پدر در حالي كه داشت به نيما كمك ميكرد تا وسايل كيف مدرسهاش را مرتب كند، گفت: - واسه فردا مگه ميخواي چي بپزي؟ غذا از بيرون بياريم، بهتر ...
دانستنی های جالب و خواندنی ) آیا می دانستید که جنین بعد از هفته هفدهم خواب هم می تواند ببیند.۲) آیا می دانستید که روباه ها همه چیز را خاکستری می بینند.۳ ) آیا می دانستید که تعداد ۱۳۰۰ کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد.۴) آیا می دانستید که رود دجله به خلیج فارس می ریزد.۵) آیا می دانستید که ۸۵درصد گیاهان در اقیانوس ها رشد می کنند.۶) آیا می دانستید که اولین تمبر ...
دخترانی که دیوانه ی رویاهایشان هستند «دخترهایی که دیوانه ی رویاهایشان هستند ، گاهی اوقات هم کلّه های خردمندانه ای دارن».اونوره دو بالزاکمقدمه:در این سرسام زدگی های روزمرّه و در این آشوب و خودخوری های بیهوده ی زندگی تکراری ، یافتن فرصتی برای مطالعه ، توفیقی لذّت بخش به تازگی به دستم آمد تا با داستان "دختری که خودش را خورد " نوشته ی سعید محسنی آشنا شوم ...
داستان: رمضان به يادماندني اميررضا كنار چيزهايي كه در ليست نوشته بود تيك ميزد.- خوب اين هم ماشين عروس كه امروز درست شد. الهي شكر. شبنم! كارها داره عالي پيش ميره. فقط مونده عكاس و فيلمبردار. ديگه همه كاراي عروسي جوره جوره.شبنم از جايش بلند شد، بطري شربت را از يخچال بيرون آورد و تكه يخ را در ليواني بزرگ انداخت:- دست تو درد نكنه. همه كارا، رو دوش تو بود. ...
داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر! کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید... زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت میبخشی؟کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من ...
داستان زیبای دو روز مانده به پايان جهان دو روز مانده به پايان جهان، تازه فهميده که هيچ زندگي نکرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود، پريشان شد. آشفته و عصباني نزد فرشته مرگ رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد.داد زد و بد و بيراه گفت!(فرشته سکوت کرد)آسمان و زمين را به هم ريخت!(فرشته سکوت کرد)جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت!(فرشته ...
داستان مردی که جهنم را خرید! در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم میفروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود میکردند.فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد...به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟کشیش ...
هر آشپزی و هر انسانی گاهی اشتباهات بدی در آشپزخانه انجام می دهد. ولی خوب است که اشتباهاتمان را بدانیم و راه حل هایی برای آنها بیابیم. در زیر لیستی از اشتباهات رایجی که اکثر مردم در آشپزخانه مرتکب می شوند را مشاهده می کنید. نکات مهم آشپزی: 1. قبل از شروع آشپزی، کل دستور پخت غذا را نمی خوانید.حتی بهترین دستورها هم ممکن است همه اطلاعات را اول دستور ننوشته ...
داستان یک آشنایی و ازدواج اینترنتی! وقتی شروع به خواندن کردم، آنفدر مطالبش مرا جذب کرد که تمام آرشیوش را هم یک به یک خواندم و وقتی به خودم اومدم دیدم سه ساعت تمام است که در حال خواندن این وبلاگ هستم... ● آشنایی:من بعد از اینکه درسم تمام شد،ازطریق یکی ازدوستانم با یک شرکت مهندسی آشنا شدم ودر آنجا شروع به کار کردم.اما ازآنجا که این شرکت تازه تاسیس شده بود ...